مسائل حقوقی طلاق

فلسفه ازدواج موقت

اسلام راه حل مشکل جنسى را (مخصوصاً براى جوانان) و براى تمام کسانى که به علتى قادر به ازدواج دائم نيستند نشان داده و پيشنهاد مى کند که: در اين گونه موارد زن و مردى که به هم علاقه دارند بدون اينکه زير بار تعهدات سنگين يک ازدواج دائم و هميشگى بروند، براى مدت محدودى عقد ازدواج موقت برقرار سازند. و آن را درست مانند يک ازدواج دائم محترم بشمرند، و زن «حريم زوجيت» را حتى پس از خاتمه آن مدت با نگهداشتن عدّه (اقلا 45 روز يا دو مرتبه قاعده شدن) کاملا رعايت نمايد. بديهى است بار چنين ازدواجى مانند ازدواج دائم بر دوش انسان سنگينى نمى کند و طرفين مى توانند با شرايط سهل و آسانى به آن تن در دهند. زيرا از يک طرف همسر اين ازدواج «شريک هميشگى زندگى» نيست، تا زن و مرد در انتخاب آن سختگيرى زيادى به عمل آورند. و از طرف ديگر «نفقه» به طور رسمى در اين ازدواج وجود ندارد، تنها «مهريه» است که مقدار آن همان طور که اشاره شد به اختيار طرفين مى باشد. به علاوه ازدواج موقت دردسر و کشمکشهاى طلاق را (به فرض عدم سازش) ندارد بلکه با پايان يافتن مدت، تمام مى شود، حتى مرد مى تواند باقيمانده مدت را به زن ببخشد و از حق خود صرف نظر کند و از او جدا گردد، و در صورت تمايل طرفين به آسانى (از طريق تجديد عقد براى مدت ديگرى) قابل تمديد است. اينجاست که بايد گفت: ازدواج موقت يک حربه مؤثر براى مبارزه با فحشا و [...]

ازدواج موقت و مشکل جنسی جوانان

اکنون اين اصل کلى را درباره «غريزه جنسى» که به عقيده بسيارى از روانکاوان نيرومندترين غرايز انسان (يا لااقل يکى از نيرومندترين آنهاست) مورد بررسى قرار دهيم: بارها جوانان اين موضوع را (کتباً يا شفاهاً) با ما در ميان گذارده اند که به عقيده آنان جوانان پاکدامن در اجتماعات کنونى در يک بن بست غير قابل حل از نظر امور جنسى قرار دارند، و براى پيدا کردن راه حل، از ما استمداد جسته اند. مشکل جنسى جوانان (مخصوصاً در اجتماعات کنونى) بسيار جدى و قابل مطالعه است زيرا: از يک طرف، عدم تمکن مالى اکثريت قريب به اتّفاق جوانان و مخصوصاً نوجوانان در برابر هزينه کمرشکن زندگى، و از آن بالاتر موضوع ادامه تحصيل که غالباً تا سن 20 و 25 سالگى طول مى کشد و دوران طغيان غريزه سرکش جنسى را به طور کامل فرا مى گيرد، به آنها اجازه ازدواج و تشکيل خانواده نمى دهد. و از طرف ديگر «پارسايى مطلق» و ناديده گرفتن اين غريزه سرکش با امواج نيرومند و کوبنده اش که متأسّفانه بر اثر مناظر تحريک آميز کنونى شديدتر مى گردد بسيار دشوار و براى بعضى امکان پذير نيست. حال مى گوييد چه بايد کرد؟ البتّه افراد بى بندوبار با پناه بردن به مراکز فحشا به گمان خود اين مشکل را حل کرده اند، ولى بايد ديد براى افراد پاکدامن و با ايمان چه راه حلّى وجود دارد؟ اين مشکل به صورت جدى تر در مورد دانشجويانى که به خارج مى روند خودنمايى مى کند، زيرا تنهايى، دورى از بستگان، و آزادى بى قيدوبندى که[...]

ازدواج موقت چیست؟

ازدواج موقت که در افواه «عوام» به نام «صيغه» مشهور شده از نظر قوانين اسلامى يک نوع قرارداد ازدواج است که با ازدواج «دائم» (ازدواجهاى معمولى) هيچ گونه فرقى جز در مسأله «محدود بودن مدت» ندارد. در ازدواج موقت، مرد و زنى که ازدواج آنها با يکديگر بلامانع است با هم پيمان زناشويى مى بندند و عقد مى خوانند و تعيين «مهر» و «مدت» مى کنند، و فرزندى که از آنها به وجود مى آيد يک فرزند مشروع و قانونى (حلال زاده) و داراى تمام حقوق و مزاياى يک فرزند است. پس از تمام شدن مدت ازدواج موقت، و جدايى دو همسر از يکديگر، زن بايد «عدّه» نگهدارد، يعنى پيش از گذشتن «مدت معينى» حق ندارد با مرد ديگرى ازدواج دائم يا موقت کند (مدت مزبور اقلا چهل و پنج روز تمام براى زنانى که عادت ماهانه نمى بينند و براى آنها که مى بينند دو بار قاعده شدن است) بديهى است فلسفه نگه داشتن عدّه اين است که روشن شود که از شوهر اوّل نطفه اى در رحم زن منعقد شده است يا نه، چه اينکه اگر منعقد شده باشد در اين مدت آشکار مى شود، ناگفته پيداست که در صورت انعقاد نطفه بايد تا موقع وضع حمل از ازدواج با ديگرى خوددارى نمايد. بنابراين اگر زن، قبل از گذشتن مدت مزبور که در واقع «حريم زوجيت» محسوب مى شود با ديگرى عقد ازدواج دائم يا موقت ببندد ازدواج او باطل و عمل او «عمل منافى عفت» (زنا) محسوب خواهد شد ومشمول تمام کيفرهايى است که در اسلام براى[...]

طلاق به دلیل تنفر از شوهر

یکی از انواع طلاق، طلاق یک طرفه از جانب زن بوده که دشوارترین نوع طلاق نیز می باشد. چرا که در این نوع از طلاق، زوجه ای که دارای وکالت در طلاق از همسر خود نبوده، باید وجود یکی از موارد عسر و حرج را در دادگاه، ثابت کرده تا دادگاه، حکم بر طلاق وی دهد. البته، موارد عسر و حرج، محدود و به اصطلاح، حصری نبوده و با هر علتی که زن بتواند سختی و مشقت غیر قابل تحمل خود را در زندگی مشترک، اثبات نماید، دادگاه، حکم بر طلاق وی صادر خواهد کرد. سوء رفتار بسیار شدید زوج و محکومیت طولانی مدت وی به حبس، از نمونه های عسر و حرج زوجه می باشند. اما، یکی از شرایط شایعی که بر اساس آن، بسیاری از خانم ها برای طلاق اقدام می کنند، شرایطی است که در آن، زن به دلیل تنفری که از شوهر دارد، از دادگاه خانواده، درخواست صدور حکم طلاق می نماید. در این صورت، این سوال، مطرح می گردد که آیا طلاق به دلیل تنفر از شوهر امکان پذیر است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت صرف تنفر از شوهر، از شرایط جدا شدن زوجه از زوج نبوده و برای اینکه حکم طلاق زوجه صادر شود؛ لازم است که یکی از موارد عسر و حرج، در دادگاه، ثابت گردد. در قانون مدنی، به تبعیت از شرع، دو نوع از طلاق، مورد پیش بینی قرار گرفته که در آن ها، طلاق به دلیل تنفر از شوهر، واقع می شود؛ اما در هر دو نوع، وقوع[...]

عواقب نگه نداشتن عده

نگه داشتن عده برای زنانی که همسر خود را بنا به دلایلی همچون فوت ، طلاق یا فسخ نکاح از دست می دهند ، امری الزامی است که حکم آن ، در قرآن کریم مقرر شده و به نوعی ، یک حکم شرعی واجب محسوب می شود . اما این حکم شرعی ، در قانون مدنی نیز ، مقرر شده و ضمانت اجرای حقوقی نیز پیدا کرده است . بنابراین ، بر اساس شرع و قانون ، در شرایط خاصی ، زنان موظف به نگه داشتن عده ، برای جلوگیری از اختلاط نسل و یا حفظ حرمت شوهر متوفی می باشند . به طور کلی ، نگه داشتن عده برای زنان ، به این معنا است که زنان ، چه در عقد دائم و چه در عقد موقت ، می بایست پس از سپری شدن مدت زمان عده ، اقدام به ازدواج مجدد نمایند ؛ در غیر این صورت ، ممکن است که اگر زنی ، عده نگه ندارد ، عواقب حقوقی خاصی بر موضوع مترتب شود که در ادامه این مقاله ، قصد داریم به بررسی آنها بپردازیم . اما قبل از اینکه عواقب نگه نداشتن عده را مورد بررسی قرار دهیم ، لازم است که اندکی در مورد عده زن و انواع آن صحبت کنیم و سپس ، به بررسی عواقب اینکه اگر زنی عده نگه ندارد ، بپردازیم . به طور کلی ، بر اساس قانون مدنی ، عده زن ، عبارت از مدتی است که تا زمان سپری نشدن آن ، زنی که عقد نکاح وی خاتمه[...]

ابطال حق طلاق

در نظام حقوقی کشور که طلاق از اختیارات شوهر بوده، برخی از زنان، برای اطمینان از اینکه در شرایط اضطراری، بتوانند به راحتی طلاق بگیرند، اقدام به گرفتن حق طلاق از شوهران خود می نمایند. دادن حق طلاق، مفهومی است که در عرف و در میان مردم عادی، مورد استفاده قرار گرفته و از نظر حقوقی، این عبارت، نادرست می باشد. دلیل این مساله، آن است که طبق قانون مدنی کشور ما که برگرفته از شرع بوده، حق طلاق، اختصاص به شوهر داشته و لذا، این حق، قابل انتقال به زن نمی باشد. اما، منظور از دادن حق طلاق، در حقوق، در واقع اعطای وکالت در طلاق برای زن می باشد. با این توضیح که با تنظیم سند وکالت در طلاق، شوهر، زن را وکیل خود در طلاق کرده، بی آنکه این حق را به زوجه خود انتقال دهد. در حال حاضر، حق طلاق یا وکالت در طلاق، به طور کلی، به دو صورت، به زنان اعطا می شود: حق طلاق یا وکالت در طلاق مشروط در سند ازدواج : در این روش که در واقع، همان درج شروط 12 گانه در سند ازدواج بوده، شوهر، ضمن سند ازدواج، به همسر خود، وکالت می دهد که تحت شرایط خاصی، مانند ازدواج بدون اجازه شوهر، برای اجرای وکالت و طلاق اقدام نماید. حق طلاق یا وکالت در طلاق مطلق در سند رسمی : این شیوه اعطای حق طلاق، بدین صورت بوده که شوهر، با حضور، در دفتر اسناد رسمی، وکالت در طلاق برای زن را به صورت مطلق و بدون شرط داده تا[...]

طلاق به دلیل بیماری همسر

قبل از اینکه شرایط و نحوه طلاق به دلیل بیماری همسر را بررسی کنیم ، باید متذکر شویم که بر اساس قانون ایران ، حق طلاق اصولا با مرد است و مرد ، هر زمان که بخواهد می تواند اقدام به طلاق دادن زوجه نماید . به همین دلیل ، محدودیتی برای طلاق دادن زوجه نداشته و به صرف پرداخت حقوق مالی زن ، می تواند وی را از طریق قانونی ، طلاق بدهد . اما خانم ها ، تنها در صورتی می توانند از شوهر خود جدا شوند که یکی از دلایل موجه قانونی را داشته باشند . مثلا حق طلاق داشته باشند ، در زندگی مشترک دچار عسر و حرج شده باشند ، یکی از شروط ضمن عقد ازدواج نقض شده باشد و یا اینکه مرد ، به بیماری صعب العلاجی مبتلا باشد که زوجه به استناد آن ، درخواست طلاق کند . لذا همانطور که مشاهده می شود ، استناد به بیماریهای صعب العلاج ، در طلاق از طرف زن از اهمیت بیشتری برخوردار است . شرایط طلاق از طرف زن به دلیل بیماری همسر ، ضمن بند 5 ماده 1130 قانون مدنی ذکر شده است که بر اساس آن ، ابتلای مرد به بیماریهای صعب العلاج روانی یا ساری یا هر بیماری صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل کند ، منجر به ایجاد عسر و حرج برای زوجه شده و زن ، به استناد آن می تواند تقاضای طلاق کند . بنابراین ، بر خلاف مردان که حتی در صورت بیمار نبودن زن نیز ، شرایط[...]

طلاق خلع بدون رضایت شوهر

طلاق، به عنوان یکی از راه های پایان دادن به نکاح دائم، دارای انواع مختلفی، از جمله، طلاق رجعی و بائن می باشد. منظور از طلاق بائن، طلاقی است که در آن، برخلاف طلاق رجعی، شوهر حق ندارد تا در مدت عده، به زن رجوع نماید. یکی از انواع این طلاق، طلاق خلع بوده و با توجه به اینکه در بسیاری از موارد، شوهران، رضایتی برای طلاق خلع نداشته، این سوالات، از سوی بسیاری از زنان مطرح می گردد که آیا در طلاق خلع رضایت شوهر لازم است؟ و اینکه آیا مطابق مقررات مربوط به شرایط و نحوه انجام این طلاق، بدون رضایت شوهر و صرفا با بذل مهریه، می توان طلاق خلع گرفت؟ برای پاسخ دادن به سوالات فوق و بررسی تاثیر رضایت شوهر در طلاق خلع، بهتر است تا ابتدا، تعریفی از این نوع از طلاق داشته و پس از مشخص شدن ماهیت طلاق و شرایط آن، به این پرسش چواب دهیم که آیا در طلاق خلع رضایت شوهر لازم است یا خیر؟ قانون مدنی، در ماده 1146 خود، طلاق خلع را این گونه تعریف کرده است : « طلاق خلع، آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد، در مقابل مالی که به شوهر می دهد، طلاق بگیرد؛ اعم ازاینکه مال مزبور، عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد» بنابراین، طلاق خلع، نوعی از طلاق است که در آن، زن از شوهر خود، کراهت یا تنفر شدید داشته و به همین دلیل، مالی را تحت عنوان فدیه به[...]

حق طلاق و طلاق از طرف زن

- منظور از حق طلاق چیست؟ بر اساس قانون مدنی ، مردها ، هر زمان که بخواهند ، می توانند به دادگاه مراجعه کرده و حتی بی آنکه دلیل موجهی داشته باشند ، همسر خود را طلاق بدهند . البته ، طلاق از طرف مرد ، مستلزم پرداخت کلیه حقوق مالی زن پس از طلاق می باشد . با این حال ، نیازی نیست که در طلاق از طرف مرد ، دلیل موجه ، مستند و قانونی وجود داشته باشد ؛ چرا که اصولا حق طلاق ، با مردان است . در مقابل ، زمانی که خانم ها بخواهند اقدام به جدا شدن از همسر خود نمایند ، می بایست لزوما به یکی از دلایل موجه و قانونی ، استناد نمایند تا بتوانند حکم طلاق را از دادگاه ، دریافت کنند . از جمله مهم ترین دلایلی که خانم ها به استناد آنها می توانند درخواست طلاق کنند ، وجود موارد عسر و حرج یا سختی غیر قابل تحمل در زندگی مشترک است که قاضی در صورت احراز آنها ، حکم طلاق صادر می کند . علاوه بر طلاق عسر و حرج ، در سند ازدواج نیز ، شروط دوازده گانه ای مقرر شده است که در صورت وجود هر یک از موارد ذکر شده ( در صورت امضا شدن آن شرط توسط زوج ) ، می توان به استناد آنها ، از همسر جدا شد . به عنوان مثال ، ترک زندگی خانوادگی ، اعتیاد شوهر ، عدم پرداخت نفقه یا عجز از پرداخت نفقه ، از شروط ضمن[...]

طلاق بائن

طلاق بائن، یکی از انواع طلاق در قانون و اسلام بوده که قانون مدنی، آن را در ماده 1143، پیش بینی کرده و بر انواع آن در ماده 1145، تصریح نموده است. چنانچه طلاق، یکی از انواع مذکور در ماده 1145 باشد، طلاق، بائن محسوب می گردد و مرد در مدت عده، از حق رجوع از طلاق، برخوردار نیست. طلاق زنان یائسه، یعنی زنانی که به اقتضای سن، دیگر قادر به دیدن عادت ماهانه خود نبوده؛ همچنین، طلاق بانوان باکره یا در اصطلاح حقوقی، غیر مدخوله، از انواع طلاق بائن بوده که پس از صدور حکم و جاری شدن صیغه طلاق، زن و مرد به یکدیگر، نامحرم خواهند شد و مرد در مدت عده طلاق بائن، از حق رجوع به همسر خود، برخوردار نخواهد بود. طلاق خلع و مبارات نیز، از دیگر مصادیق طلاق بائن بوده و البته، تا مادامی بائن محسوب می گردند که زن، در مدت عده طلاق، از بذل خود به مرد (فدیه) برای صدور حکم طلاق، رجوع نکرده باشد؛ که توضیحات لازم در این باره، در تیتر قبلی مقاله، ارائه شد و جهت جلوگیری از تکرار، از ذکر آن ها، پرهیز می گردد. باید مد نظر داشت، در مواردی که مرد، با الزام دادگاه، همسر خود را طلاق می دهد، نظیر زمانی که زن، عسر و حرج و مشقت خود در ادامه زندگی با همسر را به محکمه اثبات نموده و دادگاه، اقدام به صدور حکم طلاق کرده است، طلاق، بائن محسوب می گردد؛  چراکه اگر در چنین طلاقی، حق رجوع به مرد داده شود، نوعی نقض غرض محسوب شده و حکم دادگاه و کل روند رسیدگی، برای الزام مرد بر طلاق زنی که به علت عدم امنیت جانی، ترک انفاق و... در عسر و حرج است، بیهوده خواهد بود. شایان[...]
صفحه 16 از 206 نتیجه