ابتدا باید، مفهوم اعسار و معسر در حقوق را مورد بررسی قرار دهیم که این امر، تنها از طریق مراجعه به قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، ممکن و میسر است. این قانون، در ماده 6 خود، در تعریف شخص معسر، مقرر می دارد:
“معسر کسی است که به دلیل نداشتن مالی به جز مستثنیات دین، قادر به تادیه دیون خود نباشد.
تبصره – عدم قابلیت دسترسی به مال، در حکم نداشتن مال است. …” بر اساس این ماده، اعسار حالتی است که در آن، فرد به دلایلی مانند عدم دسترسی به مال و اموال خود یا به علت نداشتن مال و اموال و ناتوانی مالی، توان پرداخت دیون خود را ندارد.
با توضیحات فوق، اعسار از پرداخت نفقه، یعنی مسئول پرداخت آن، که در خصوص زن، شوهر وی، و در خصوص فرزند، در وهله اول، پدر و سپس، جد و اجداد پدری (با رعایت دوری و نزدیکی) و پس از آن، مادر و سپس، جد و جدات مادری و پدری هستند، به علت عدم دسترسی به اموال یا نداشتن مال و یا شغل، از توان مالی کافی، برای پرداخت نفقه زن و فرزند، برخوردار نباشند.
شایان ذکر است که در خصوص فرزندان، چنانچه پدر، با دادن نفقه فرزند، در تنگنای مالی قرار گیرد یا در شرایطی که فرزند، خود از توان و استطاعت مالی کافی، برخوردار بوده و یا با کار کردن، قادر به تامین معیشت خود هست، الزامی بر پرداخت نفقه از جانب پدر، وجود نخواهد داشت. مستند این امر نیز ماده 1197 و ماده 1198 قانون مدنی است.
– شرایط اعسار از پرداخت نفقه زن: مرد، به علت عدم دسترسی به اموال خود و یا به علت نداشتن هیچ مالی، از توان و استطاعت مالی کافی، برخوردار نباشد و به همین جهت، نتواند، نسبت به پرداخت نفقه زن خود، اقدام کند و دادگاه، پس از مطالبه زن، حکم به محکومیت وی، بر پرداخت یکجای نفقه معوقه یا حکم بر پرداخت ماهانه مبلغی مشخص، به عنوان نفقه جاری، داده باشد.
– شرایط اعسار از پرداخت نفقه فرزند: مسئول پرداخت نفقه، به هر دلیلی نظیر نداشتن مال یا عدم دسترسی به اموال یا در تنگنا قرار گرفتن در صورت پرداخت نفقه فرزند، قادر به پرداخت نفقه فرزند، نبوده و دادگاه، پس از مطالبه فرزند، حکم بر پرداخت نفقه او، داده باشد.