تفاهم در ازدواج

زمانی که تصمیم می گیرید، با یک فرد دیگر زندگی مشترکی را آغاز کنید، تصمیم شما می تواند تحت تاثیر شکل گرفتن این احساس در درون شما باشد که فکر می کنید با فرد مورد نظر خود اشتراکات اخلاقی و شخصیتی زیادی داشته و می توانید به خوبی در کنار یکدیگر برای سالیان سال زندگی کنید.

فکر مثبت شما در مورد انتخاب همراه و شریک زندگی تان اغلب این تصور را ایجاد می کند که میزان تفاهم میان شما و فردی که انتخاب کرده اید به اندازه ای است که سطح اختلافاتتان را به حداقل رسانده و یا حتی در مواردی، میزان تفاهم میان شما و شریک زندگی تان به قدری زیاد است که کمتر موقعیتی پیش می آید که شما و وی دچار اختلافات خاصی در زندگی تان شوید.

هر چقدر سطح تفاهم میان شما و همسرتان بالاتر باشد، قطعا کیفیت زندگی مشترک شما بیشتر خواهد بود و اختلاف نظرات و تنش های کمتری در رابطه با وی احساس می کنید.

از این نظر توجه اساسی به مقوله تفاهم داشتن با شریک زندگی تان از همان ابتدای رابطه بسیار حائز اهمیت بوده و نباید به هیچ عنوان نسبت به آن بی تفاوت باشید.

می توان واژه تفاهم در زندگی مشترک را به معنای همدلی و همراهی قابل توجه با فردی عنوان کرد که قرار است به انتخاب خود شما، برای یک عمر شریک زندگی تان باشد.

طبیعتا هر چقدر میزان تفاهم شما و همسرتان کمتر شود، از میزان کیفیت زندگی شما کاسته خواهد شد. در مقابل سطح بالای تفاهم در زندگی مشترک شما، رابطه با همسرتان را با کیفیت تر و ارزشمند تر خواهد ساخت.

حواستان به این موضوع باشد که لازم است پیش از تصمیم نهایی برای ازدواج با فردی که به عنوان شریک زندگی انتخاب کرده اید، میزان و سطح تفاهمتان با وی را سنجیده و مورد ارزیابی دقیق قرار دهید.

– مهم ترین نشانه های تفاهم در بین زن و مرد:

گاهی اوقات توجه به چند مولفه کلیدی و مهم می تواند میزان تفاهم زن و شوهر در مورد موضوعات مهم و حائز اهمیت زندگی را بالا ببرد. طوری که عدم تفاهم در سایر موضوعات دیگر چنان به چشم نیاید.

برخی از مهم ترین مولفه هایی که می تواند در وهله اول نشان دهد دو فرد در حد قابل قبولی با یکدیگر تفاهم دارند، شامل موارد زیر می شود:

  • دو نفر از نظر ظاهری و نوع پوشش به یکدیگر نزدیک باشند. به عنوان مثال هم زن و هم مرد هر دو ظاهر مذهبی داشته باشند و کنار هم قرار گرفتنشان با انتقاد و کنایه از سوی اطرافیان همراه نباشد.
  • سطح تحصیلات دو فرد شبیه یکدیگر بوده و یا نزدیک به همدیگر باشد. به عنوان مثال بهتر این است که دو فرد تحصیلکرده با یکدیگر باشند تا اینکه یک نفر تحصیلکرده با فردی بدون سواد و تحصیلات اجتماعی وارد زندگی مشترک شود.
  • وضعیت اقتصادی خانواده های دو طرف شبیه به هم باشد. هر چقدر تضاد طبقاتی میان خانواده زن و مرد کمتر باشد، میزان اختلافات آنها در آینده بر سر این موضوع کمتر خواهد شد.
  • علایقشان تا حد زیادی شبیه هم باشد و یا اینکه علایق یکدیگر را کامل کنند. باید به این نکته دقت کرد که همیشه تفاهم داشتن به معنای شبیه هم بودن زن و مرد به صورت کامل نیست، گاهی تفاهم به معنای تکمیل کردن شخصیت یکدیگر است.

طوری که زن و شوهر به واسطه اخلاق و روحیات متفاوتی که دارند، یکدیگر را کامل کرده و به نوعی کنار هم احساس خوبی داشته باشند.

  • زن و مرد یکدیگر را دوست داشته باشند. قطعا دوست داشتن به تنهایی برای تداوم رابطه و ایجاد تفاهم میان زن و مرد کافی نیست با این حال باید به این نکته توجه داشته باشیم که دو نفر هر چقدر بیشتر به یکدیگر علاقه داشته باشند، صبوری بیشتری برای نادیده گرفتن اختلافات فکری و شخصیتی هم داشته و بیشتر جذب نکات مثبت رابطه ای که دارند، می شوند.

یک نظر بگذارید