آداب خواستگاری در روایات

- قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: ان من یمن المراة تیسیر خطبتها. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: از نشانه های برکت زن آن است که خواستگاریش بی تکلف و آسان انجام گیرد. (کنز العمال، ج 16، ص 322، ح 44721)   - قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: لا یخطب احدکم علی خطبة اخیه. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هیچ یک از شما زنی را که دیگری خواستگاری می کند، خواستگاری نکند. [تا اینکه با او ازدواج کند و یا اینکه منصرف شود. اگر منصرف شد خواستگاریش بلامانع است.] (صحیح مسلم، ج 2، ص 1034، ح 56)

احکام طلاق درآیات قرآن

آیه 229 سوره بقره: " الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ ۖ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ ۗ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا ۚ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ" ترجمه: طلاق، (طلاقی که رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه،) باید به طور شایسته همسر خود را نگاهداری کند (و آشتی نماید)، یا با نیکی او را رها سازد (و از او جدا شود). و برای شما حلال نیست که چیزی از آنچه به آنها داده‌اید، پس بگیرید؛ مگر اینکه دو همسر، بترسند که حدود الهی را برپا ندارند.[...]

شرایط ازدواج موقت در قرآن

آیه 24 سوره نساء :  وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۖ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ۚ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَٰلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ ۚ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ترجمه: و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده‌اید؛ (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است؛) اینها احکامی است که خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد)، برای شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید؛ در حالی که پاکدامن باشید و از زنا، خودداری نمایید. و زنانی را[...]

حضانت موقت فرزند

بر اساس قانون مدنی ، حضانت فرزندان که به معنای مراقبت و حمایت های جسمی و روحی از آنان است ، به عنوان حق و تکلیفی برای والدین شناخته شده است که در درجه اول ، باید با همکاری و مشارکت یکدیگر به این امر مبادرت نمایند ؛ اما گاهی به سبب اختلافاتی که میان زوجین مطرح می شود ، انجام تکلیف حضانت به صورت مشترک ، غیر ممکن می گردد و به همین دلیل لازم است تا مراجع صالح قضایی تصمیم مقتضی در خصوص حضانت طفل را اتخاذ نمایند . نظر به اینکه اختلاف میان زوجین و کشمکش های موجود در روابط خانوادگی ممکن است آسیب های روحی و جسمی به کودک وارد نموده و او را دچار بلاتکلیفی[...]

حضانت پدر معتاد

از آنجا که تمام قواعد مربوط به حضانت، به گونه ای تنظیم شده اند که مصلحت طفل، به بهترین نحو تامین شود، موارد سلب حضانت از پدر، از مادر و از مسئول حضانت، به جهت حمایت از حقوق فرزند و رعایت مصلحت او، در قانون مدنی، مورد پیش بینی، قرار گرفته و ماده 1173 قانون مدنی، به آن، اختصاص داده شده است که در این خصوص، مقرر می دارد: "هرگاه، در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل، تحت حضانت او است، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل، در معرض خطر باشد، محکمه می تواند، هر تصمیمی که برای حضانت طفل، مقتضی بداند، اتخاذ نماید." بر اساس این ماده، چنانچه پدر، دارای مصادیق انحطاط اخلاقی بوده یا رفتاری داشته[...]

نفقه زن بعد از فوت شوهر

قانون گذار، تحت شرایطی، پرداخت نفقه زنی که شوهرش مرده را جایز می داند؛ برای صحبت در خصوص شرایط پرداخت نفقه بعد از مرگ همسر، باید، ماده 1110 اصلاحی سال 1381 قانون مدنی را مد نظر قرار داد که مقرر می دارد: "در ایام عده وفات، مخارج زندگی زوجه، عندالمطالبه، از اموال اقاربی که پرداخت نفقه به عهده آنان است (درصورت عدم پرداخت)، تامین می‌ گردد." از شروط پرداخت نفقه زن بیوه، این است که اولا، زنی که شوهرش مرده، در عده وفات که مدت آن، 4 ماه و ده روز است باشد، ثانیا، اقارب متوفی، نظیر فرزندان او، از پرداخت نفقه زن بیوه، در عده وفات، خودداری کنند. البته، ذکر این نکته ضروری است که چنانچه زنی که شوهرش مرده، در گذشته، همواره از همسرش تمکین عام و[...]

عدم تمکین زوجه و مهریه

همین که زن و مرد به عقد هم درآمدند ، بر اساس شرع و قانون ، مکلف به انجام اموری در قبال یکدیگر می شوند . یکی از این تکالیف که به لحاظ قانونی بر عهده زن قرار گرفته است ، تمکین می باشد . تمکین از شوهر در دو معنای عام و خاص مطرح است . تمکین عام یعنی اطاعت از شوهر در امور کلی زندگی خانوادگی و تمکین خاص هم ناظر بر روابط زناشویی میان زوجین است . اما عدم تمکین از سوی زن سبب می شود که زن  مرتکی نشوز شود و حق دریافت نفقه خود را از دست بدهد . یعنی در صورتی که مرد بتواند عدم تمکین از سوی زن را به اثبات برساند ، دیگر وظیفه ای برای پرداخت نفقه نخواهد[...]

مهریه عقد موقت

عقد موقت، که دارای عناوین دیگری همچون نکاح منقطع و ازدواج صیغه است، در جامعه حقوقی و اجتماعی ما، به رسمیت شناخته شده است. در ایران، برای انعقاد عقد نکاح موقت، وجود دو رکن اصلی الزامی می باشد، که آن دو رکن مهریه و تعیین مدت است. احکام مهریه عقد موقت، به موجب قانون، همچون احکام مهریه در عقد دائم است؛ اما در برخی موارد نیز ممکن است با هم تفاوت داشته باشند. مثلا، صحت عقد موقت، منوط به تعیین مهریه است، در حالی که در عقد دائم اینگونه نیست. همچنین، چگونگی تعیین حداقل میزان مهریه صیغه، مساله ای است که معمولا زوج ها در ازدواج موقت، با آن سرو کار دارند. عقد موقت، در نظام شرعی و حقوقی ما به موجب قانون مدنی،[...]

احکام رجوع

هرگاه مرد همسرش را طلاق رجعى دهد نمى تواند او را از خانه اى كه موقع طلاق در آن بوده بيرون كند (مگر در بعضى از موارد خاص)، همچنين بر خود زن نيز حرام است كه براى كارهاى غير لازم از آن خانه بيرون رود. - در طلاق رجعى مرد مى تواند به زن خود رجوع كند، بدون آن كه صيغه عقد تازه اى بخواند و رجوع كردن بر دو قسم است: 1ـ سخنى بگويد كه معنايش اين باشد كه آن زن را دوباره به همسرى خود پذيرفته است. 2ـ كارى انجام دهد كه همين معنى را برساند. - لازم نيست مرد هنگام رجوع كردن شاهد بگيرد، يا به زن خبر دهد، حتّى اگر بدون اين كه كسى بفهمد بگويد: به همسرم[...]

طلاق بائن

طلاق بائن آن است كه مرد در آن حقّ رجوع به زن خود را ندارد، (منظور از رجوع آن است كه مرد بدون عقد با زن آشتى كند و او را مجدّداً به همسرى بپذيرد) طلاق بائن بر پنج قسم است: 1ـ طلاق زنى كه نُه سالش تمام نشده 2ـ طلاق زن يائسه، يعنى زنى كه بيشتر از 50 سال دارد. 3ـ طلاق زنى كه شوهرش بعد از عقد، با او نزديكى نكرده باشد. 4ـ طلاق سوم زنى كه او را سه بار طلاق داده اند. 5ـ طلاق خلع و مبارات كه شرح آن بعداً خواهد آمد، و غير اينها را طلاق رجعى گويند كه تا وقتى زن در عدّه است مرد مى تواند به او رجوع كند.