1- ترس از تعهد و طلاق
یکی از ترسهای رایج در میان جوانان، نگرانی از پایان ناخوشایند زندگی مشترک است. این ترس معمولاً از مشاهده تجربیات منفی دیگران، مانند طلاق والدین یا اطرافیان، شکل میگیرد.
همچنین نبود مهارتهای حل تعارض و عدم بلوغ عاطفی باعث میشود افراد از پذیرش مسئولیتهای زندگی مشترک بترسند. روانشناسان تأکید میکنند که آموزش مهارتهای ارتباطی و حل تعارض میتواند به کاهش این ترسها کمک کند.
2- مشکلات مالی و اقتصادی
مشکلات اقتصادی به استرسهای روانی دامن میزند و یکی از عوامل اصلی اختلافات زوجین محسوب میشود. نسل جدید، معمولاً در مورد تقسیم وظایف مالی دچار اختلافنظر هستند.
برخی افراد به دنبال استقلال مالی کامل هستند، درحالیکه شریک زندگی آنها ممکن است تقسیم درآمدها و هزینهها را ضروری بداند. این مسئله ریشه در باورها و تجربیات کودکی دارد و نیازمند گفتوگوی شفاف پیش از ازدواج است.
3- اختلافات اعتقادی و مذهبی
از دیدگاه روانشناسی، اختلافات اعتقادی و مذهبی میتواند به تعارض در ارزشها و باورهای بنیادی زوجین منجر شود. اگر میزان پایبندی به مذهب یا تفاوت در اعتقادات بهدرستی مشخص نشود، در آینده به تنشهای عمیق تبدیل میشود. این اختلافات بر سبک تربیت فرزندان، نقشهای جنسیتی در خانه و حتی نحوه برگزاری مناسبتها تأثیر میگذارد.
4- عدم شناخت شخصیت یکدیگر
یکی از رایجترین اشتباهات جوانان این است که بدون شناخت کافی وارد زندگی مشترک میشوند. از دید روانشناسی، شخصیت و باورهای هر فرد به مرور زمان شکل میگیرد و نیاز به شناخت عمیق پیش از ازدواج دارد. نبود این شناخت میتواند باعث بروز تعارضات جدی در آینده شود. افراد باید در مورد ارزشها، اهداف و سبک زندگی یکدیگر صحبت کنند و مهارتهای گفتوگو و همدلی را تقویت کنند.
5- نبود اهداف مشترک
ازدواج بدون اهداف مشترک، مثل سفری بدون مقصد است. از منظر روانشناسی، وجود اهداف مشترک باعث میشود زوجین در کنار هم رشد کنند و حس معناداری در زندگی را تجربه کنند. نبود این اهداف، به احساس پوچی و دلسردی از رابطه منجر میشود. اهداف مشترک میتواند شامل خرید خانه، تربیت فرزندان، یا پیشرفت شغلی باشد.