ازدواج موقت در قرآن (شان نزول آیه 24 سوره نساء)

وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۖ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ۚ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَٰلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ ۚ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا

ترجمه: و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده‌اید؛ (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است؛) اینها احکامی است که خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد)، برای شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید؛ در حالی که پاکدامن باشید و از زنا، خودداری نمایید. و زنانی را که متعه ( ازدواج موقت)‌ می‌کنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کرده‌اید. (بعداً می‌توانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید.) خداوند، دانا و حکیم است.

– شان نزول

محمد بن يعقوب كلينى بعد از چند واسطه از سهل بن زياد و نيز على بن ابراهيم بعد از سه واسطه از ابوبصير روايت كنند كه از امام محمدباقر عليه‌السلام درباره متعه سؤال شد. فرمود: آيه «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ» درباره آن نازل شده است و نيز كلينى از على بن ابراهيم و او بعد از سه واسطه از امام صادق علیه‌السلام نقل كرده كه اين آيه درباره متعه نازل گرديده است و باز هم كلينى از على بن ابراهيم و او بعد از سه واسطه از زرارة روايت كند كه عبدالله بن عمير الليثى نزد امام باقر عليه‌السلام آمد و راجع به متعه زنان سؤال كرد.

امام فرمود: خداوند آن را در كتاب خود و بر زبان رسول خويش حلال فرموده، بنابراين تا روز قيامت حلال خواهد بود. سپس عبدالله به امام عليه‌السلام عرض كرد يا اباجعفر شما چنين مى فرمائيد، در صورتى كه عمر بن الخطاب آن را حرام كرده و مردم را از اين عمل بازداشته است و من به خدا پناه مى برم از عملى كه شما آن را حلال شمرده در حالتى كه عمر بن الخطاب آن را حرام نموده است.

امام فرمود: تو بر قول صاحب خودت باش ولى من بر قول رسول خدا صلی الله علیه و آله خواهم بود و نيز بدان كه قول پيامبر حق بوده و قول صاحب تو باطل مى باشد، و نيز باز هم كلينى بعد از سه واسطه از ابان بن عثمان او از ابومريم او از امام صادق عليه‌السلام نقل كند كه فرمود: متعه از امورى است كه خداوند آن را در قرآن نازل فرموده و بر لسان رسول خويش جارى ساخته است.

و نيز كلينى از على بن ابراهيم و او بعد از چهار واسطه از عبدالرحمن بن ابى عبدالله نقل كند كه گويد: از ابوحنيفه شنيدم كه گفت: از امام صادق عليه‌السلام درباره متعه سؤال كردم. امام فرمود: كدام يك از دو متعه، حج و نساء را سؤال مي‌كنى؟ ابوحنيفه گفت: از متعه زنان سؤال مي‌كنم كه آيا چنين متعه اى حقيقت دارد يا خير؟ امام فرمود: مگر قرآن نخوانده اى؟ و به اين آية توجه نكرده اى؟ كه فرمايد: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً».

ابوحنيفه گفت: قسم به خدا كه تا آن وقت متوجه آن نشده بودم، و نيز عبدالله بن جعفر الحميرى بعد از چند واسطه از بكر بن محمد نقل نمايد كه از امام جعفرصادق عليه‌السلام راجع به متعه سؤال كردم، اين آيه را قرائت فرمود.{1}

محمد بن مسلم از امام محمدباقر عليه‌السلام نقل و روايت كند كه امام فرمود: جابر بن عبدالله از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت كرده و گويد كه با پيامبر در جنگ شركت كرده بوديم و پيامبر متعه را حلال كرد و آن را حرام نشمرد، عبدالله بن عباس هميشه مى گفت، اين مردم راجع به حقيقت آيه متعه كافر مى شوند، در صورتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله متعه را حلال شمرده و حرام نفرمود.

و نيز ابوبصير از امام باقر عليه‌السلام درباره متعه نقل كرده كه فرمود: اين آيه درباره متعه نازل شده و نيز درباره اين قسمت از آيه مزبور «وَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ» فرمود: چه خوبست كه مرد و زن با يكديگر تراضى نموده يعنى هم به اجرت متعه افزوده و هم به مدت آن بيفزايند در صورتى كه مدت آن تمام شده باشد و البته اين زن از براى ديگرى حلال نخواهد بود تا اينكه عده وى منقضى شود، عده آن دو حيض است.

و نيز باز ابوبصير از امام باقر عليه‌السلام نقل نمايد كه راجع به اين آيه فرمود: منظور آن اينست كه زنى را براى مدتى به عقد خويش درآورد و سپس بعد از انقضاء مدت آن، دوباره مدت مزبور را تجديد كند.{2}

سعد بن عبدالله از قاسم بن الربيع الوراق و نيز محمد بن حسين بن ابى‌الخطاب و محمد بن سنان از صباح يا مناح المداينى او از مفضل بن عمر روايت كند كه به امام صادق عليه‌السلام نوشت و امام طى نامه مفصلى كه مرقوم داشت راجع به متعه چنين نوشت: هنگامى كه مردى بخواهد زنى را بنا به كتاب خدا و سنت رسول او به متعه خويش درآورد، مى تواند با اجرت معين بين خود تراضى به عمل آورند. چنان كه خداوند در قرآن فرمايد: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاجُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ» و اگر خواستند مى توانند مدت آن را تمديد كنند و در صورت تمديد مدت از براى او عده لازم نيست ولى اگر خواست براى ديگرى متعه شود و به متعه ديگرى دربيايد بايد 45 روز عده بگيرد و بين چنين زن و شوهرى ميراث وجود نخواهد داشت و مى توانند تا آخر عمر با اين متعه زندگى كنند و اين متعه تا روز قيامت حلال خواهد بود.{3}

از امامين باقر و صادق عليهماالسلام درباره آيه «وَلاجُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ» روايت شده كه فرمودند: معنى آن اينست كه مرد اجرت متعه را از براى زن زياد كند و زن مدت متعه را از براى مرد زياد نمايد.{4و5}

 

پی نوشت:

1- البرهان في تفسير القرآن.
2- تفسير عياشى.
3- وسائل، جلد سوم، صفحه 79؛ بصائرالدرجات.
4- نهج البيان از شيبانى.
5- محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 189.

یک نظر بگذارید