بر اساس قانون مدنی، کلیه عقود و قراردادهای منعقد شده میان افراد، چنانچه، خلاف قواعد آمره نباشند، محترم بوده و طرفین باید به آن، پایبند باشند. مطالبه خسارت ناشی از عدم انجام تعهد، یکی از امکانات پیش بینی شده در قانون، جهت تضمین حقوق افراد، در قرارداها است. اما گاهی یکی از طرفین، به هر دلیلی، نیازمند برهم زدن و فسخ معامله منعقد شده، می باشد که قانون گذار، در این زمینه، انواع خیارات در حقوق را پیش بینی کرده است.
خیار در لغت، به معنی اختیار یا اجازه انجام کاری است. در واقع، خیار، حقی است که قانون گذار، برای طرفین قرارداد، در نظر گرفته است که به موجب آن، دارنده خیار، می تواند اقدام به برهم زدن معامله منعقد شده، نماید. عقود لازم، دسته ای از عقود هستند که جز با وجود شرط فسخ قرارداد، خیارات قانونی یا اقاله طرفین، قابل برهم زدن نمی باشند و چنانچه فردی، قصد برهم زدن یک عقد لازم را داشته باشد، با استفاده از خیارات قانونی، قادر به انجام آن، خواهد بود.
در واقع، اصل بر لزوم قراردادها است و این بدان معنا است که نمی توان به راحتی، قراردادها را برهم زد. اما قانون مدنی، به طرفین یک معامله، این اجازه را داده است تا در صورتی که شرایط لازم وجود داشته باشد، بتوانند اقدام به فسخ قرارداد خود کنند. پیش بینی این شرایط در قانون، برای جلوگیری از ضرر یک یا دو طرف قرارداد در معامله است. با توجه به این مقدمه، خیارات در حقوق، از جمله خیارات مختص عقد بیع، یکی از راه های قانونی برهم زدن معاملات منعقد شده، توسط صاحب خیار می باشند.
– انواع خیارات
خیار مجلس :
یکی از انواع خیارات در حقوق، خیار مجلس است که به موجب آن، هریک از طرفین، امکان بر هم زدن معامله، بلافاصله پس از انعقاد قرارداد، در مجلس و محل انعقاد قرارداد را خواهند داشت. ماده 397 قانون مدنی، در این خصوص، مقرر می دارد، : ” هر یک از متبایعین، بعد از عقد، فی المجلس و مادام که متفرق نشده اند، اختیار فسخ معامله را دارند.” خیار مجلس، مختص به زمانی است که طرفین قرارداد، در مجلس عقد حضور دارند؛ بنابراین، به محض خروج آن ها از مجلس انعقاد عقد، خیار مجلس، ساقط می شود و دیگر امکان اعمال آن، وجود ندارد.
خیار حیوان :
خیار حیوان، یکی دیگر از انواع خیارات در حقوق است که به موجب آن، مشتری، در بیع حیوانات، تا سه روز، اختیار فسخ و برهم زدن معامله را خواهد داشت. چراکه ممکن است، حیوان، بیماری ای داشته باشد که در زمان انعقاد معامله، واضح نبوده و مشتری، متوجه آن نشود. مطابق ماده 398 قانون مدنی: “اگر مبیع، حیوان باشد، مشتری تا سه روز از حین عقد، اختیار فسخ معامله را دارد.” بر اساس این ماده، خیار حیوان، صرفا، مختص مشتری و مبنای محاسبه، سه روز از حین عقد است.
خیار تاخیر ثمن :
ماده 402 قانون مدنی، مقرر می دارد : “هر گاه مبیع، عین خارجی و یا در حکم آن بوده و برای تادیه ثمن یا تسلیم مبیع، بین متبایعین، اجلی معین نشده باشد، اگر سه روز از تاریخ بیع بگذرد و در این مدت، نه بایع مبیع را تسلیم مشتری نماید و نه مشتری، تمام ثمن را به بایع بدهد، بایع، مختار در فسخ معامله می شود.” بر اساس این ماده، خیار تاخیر ثمن، در صورت تعلل مشتری، در پرداخت ثمن یا وجه معامله، آن هم در زمانی که فروشنده، هنوز مال را تسلیم نکرده است، برای فروشنده، وجود دارد. همچنین، مورد معامله، در خیار تاخیر ثمن، باید وجود خارجی داشته باشد.
خیار رویت و تخلف از وصف :
خیار رویت و تخلف از وصف، در ماده 410 قانون مدنی، پیش بینی شده است. این ماده، مقرر می دارد : ” هر گاه کسی، مالی را ندیده و آن را فقط به وصف بخرد، بعد از دیدن، اگر دارای اوصافی که ذکر شده است، نباشد، مختار می شود که بیع را فسخ کند یا به همان نحو که هست، قبول نماید.” بر اساس این ماده، هرگاه ما، مالی را صرفا بر اساس توصیفات فروشنده بخریم و بعد از رویت، متوجه شویم، فاقد وصف مذکور است، حق بر هم زدن معامله را خواهیم داشت.
خیار غبن :
یکی دیگر از انواع خیارات در حقوق، خیار غبن است. ماده 416 قانون مدنی مقرر می دارد: “هر یک از متعاملین که در معامله، غبن فاحش داشته باشد، بعد از علم به غبن، می تواند معامله را فسخ کند.” غبن، به معنای تفاوت ارزش مورد معامله با قیمت بازار است و زمانی که تفاوت، بسیار واضح و آشکار باشد، به آن، غبن فاحش می گویند. خیار غبن، فوری است و باید به محض اطلاع از آن، اعمال شود. شایان ذکر است، این اختلاف قیمت، باید به نحوی باشد که نتوان از آن، چشم پوشی کرد.
خیار تدلیس :
خیار تدلیس، از دیگر انواع خیارات در حقوق است که ماده 439، در خصوص آن مقرر می دارد : ” اگر بایع، تدلیس نموده باشد، مشتری حق فسخ بیع را خواهد داشت و همچنین است بایع، نسبت به ثمن شخصی، در صورت تدلیس مشتری.” تدلیس، به معنای پنهان کردن عیب و ایجاد فریب است. نسبت دادن وصفی که در مبیع یا ثمن وجود ندارد یا مانورهای متقلبانه، می توانند، تدلیس در معامله را ایجاد کنند. با تدلیس، توسط هریک از فروشنده و مشتری و تحقق معامله بر اساس آن، برای طرف مقابل، حق فسخ ایجاد میشود. این خیار نیز خیار فوری است و به محض اطلاع باید اعمال شود.
خیار عیب :
خیار عیب، از جمله خیارات مورد پیش بینی قانون گذارمی باشد و ماده 422 قانون مدنی، در خصوص این خیار، مقرر می دارد : ” اگر بعد از معامله، ظاهر شود که مبیع، معیوب بوده، مشتری، مختار است، در قبول مبیع معیوب با اخذ ارش یا فسخ معامله.” بر اساس این ماده، خیار عیب، زمانی ایجاد می شود که کالای خریداری شده توسط مشتری، معیوب بوده است. در این حالت، مشتری می تواند با اعمال خیار عیب، معامله را فسخ نماید یا بدون برهم زدن معامله، اقدام به گرفتن مابالتفاوت قیمت مبیع سالم و مبیع معیوب، از فروشنده کند.
خیار شرط :
از دیگر انواع خیارات قانونی، خیار شرط است که ماده 399 قانون مدنی، در تعریف آن، مقرر می دارد : “در عقد بیع، ممکن است شرط شود که در مدت معین، برای بایع یا مشتری یا هر دو یا شخص خارجی، اختیار فسخ معامله باشد .” بر اساس این ماده، خیار شرط یا حق فسخ، به موجب توافق طرفین قرارداد، به عنوان یکی از شروط، در قرارداد، ذکر می شود و در صورتی که شرایط پیش بینی شده در شرط فسخ وجود داشته باشد، هریک از طرفین که دارنده این خیار است، می تواند با اعمال آن، اقدام به فسخ قرارداد خود کند.
خیار تبعض صفقه :
ماده 441 قانون مدنی، در خصوص خیار تبعض صفقه می باشد، این ماده مقرر می دارد: “خیار تبعض صفقه، وقتی حاصل می شود که عقد بیع، نسبت به بعض مبیع، به جهتی از جهات، باطل باشد در این صورت، مشتری حق خواهد داشت، بیع را فسخ نماید یا به نسبت قسمتی که بیع واقع شده است، قبول کند و نسبت به قسمتی که بیع باطل بوده است، ثمن را استرداد کند.”
بر اساس این ماده، فرد با استفاده از خیار تبعض صفقه، می تواند، بیع را فسخ کند یا به نسبت قسمتی که بیع، صحیح است، آن را قبول کرده و نسبت به قسمتی که بیع، باطل بوده، ثمن خود را پس بگیرد. به عنوان مثال، شخصی، علاوه بر سه دانگ سهم خود، سه دانگ دیگری را نیز بدون اذن او بفروشد. در این حالت، مشتری، مختار به فسخ کل معامله یا صرفا فسخ قسمت باطل معامله و پس گرفتن ثمن آن است.