از جملههای مثبت استفاده کنیم
به جای عبارتهای منفی مثل «نه»، «دست نزن»، «نکن»، بهتر است از عبارتهای مثبت استفاده کنید. همچنین هرگز از کلمههایی که باعث ایجاد حس گناه در کودک میشود استفاده نکنید، چون کودکان از همان ابتدا قدرت درک بسیاری از چیزها و احساسات را ندارند، پس نباید برای اشتباهاتشان مدام آنها را مؤاخذه و سرزنش کنید. از عبارتهای سرزنشکننده هم استفاده نکنید، زیرا احساس بیارزشی را در کودک تقویت میکند.
به چشمهایش نگاه کنیم
وقتی با فرزندتان صحبت میکنید، همه چیز را کنار بگذارید و مستقیم و با مهربانی به چشمهایش نگاه کنید. هم شما و هم کودکتان اثر کلمهها و واژهها را زمانی بهتر احساس میکنید که در محیطی آرام قرار بگیرید و به چشمهای هم نگاه کنید و با آرامش با یکدیگر حرف بزنید. این کار علاوه بر مهم بودن، دلچسب و سرشار از احساس عمیقی است که باید حتماً آن را تجربه کنید.
به لحنمان دقت کنیم
لحن حرف زدن شما اثر مشخصی با یادگیری حرف زدن کودکتان دارد. اگر با کودکی که پرخاشگری میکند یا مدام ناله میکند که بچههای نوپا بر حسب طبیعتشان این رفتار را خواهند داشت، با لحنی تند و پرخاشگر صحبت کنید، نتیجهٔ کار مشخص است؛ اوضاع فقط بدتر خواهد شد! پس وقتی کودک آرام شد با او حرف بزنید و راهکارهای برخورد با ناله کردن کودکتان را پیدا کنید. همچنین بالا و پایین شدن تن صدای شما باید بسیار هماهنگ و متناسب با موقعیت باشد، پس اگر همیشه با داد و فریاد حرف میزنید باید این عادت را ترک کنید، چون شاید فرزندتان هم به شما نگاه میکند و کار شما را تقلید کرده است.
به حرف زدن ترغیبش کنیم
اگر میخواهید کودکتان بیشتر فکر کند، برداشتهای آزاد و شخصی داشته باشد و دیدگاهها و احساسش را نشان بدهد، بهتر است کاری کنید تا تشویق به توضیح دادن شود. به عنوان مثال، از او چیزهایی بپرسید که میدانید برای جوابشان لازم است کمی بیشتر حرف بزند. سؤالهایی که پاسخ آنها بله یا خیر نیست میتواند یک نمونه باشد. مثلاً به جای پرسیدن «خونهٔ مامانبزرگ خوب بود؟» بپرسید «چه چیزی امروز بیشتر تو خونهٔ مامانبزرگ تو رو خوشحال کرد؟».
