از فهمیدنش مطمئن شویم
اگر حس میکنید کودکتان واکنش درستی به درخواستها و حرفهای شما نشان نمیدهد، شاید گیج شده است. پرسش و درخواستتان را دوباره تکرار کنید تا متوجه شوید او موضوع را به خوبی فهمیده است. به عنوان مثال، از او بخواهید بگوید شما چه گفتهاید، اما نه با عصبانیت و تحکم! کمک کنید کودکتان در کنار کمک شما، خودش به دلایل مسائل مختلف فکر کند تا قدرت تحلیل کردن را به او یاد بدهید.
کودکانه حرف نزنیم
با بچهها با زبان خودتان صحبت کنید، شاید کمی نرمتر و شمردهتر از آنچه با یک بزرگسال حرف میزنید، اما یادتان باشد که کودکان بسیار باهوشتر از آن هستند که تصورش را کنید و لازم نیست صدای خود را کودکانه کنید یا با کلمات خیلی بچگانه با آنها حرف بزنید. کودکان مکالمات شما و دیگران با یکدیگر را میشنوند و مدام کودکانه حرف زدن شما با خودشان را زیاد جالب نمیدانند، به ویژه وقتی بزرگتر میشوند.
وسط حرف کودک نپریم
اگر کودک برایتان ماجرایی را تعریف میکند تا آخرین جملهاش به او گوش بدهید و حرفش را قطع نکنید. اگر مدام وسط حرف کودک بپرید یا وسط صحبتش نظر بدهید، او علاقهاش برای مطرح کردن دیدگاههای مختلف را از دست میدهد.
تندتند و بیپایان با کودک حرف نزنیم
تمام افراد در مسیر یک مکالمه میتوانند تعداد محدودی موضوع را به خاطرشان بسپارند و به همین دلیل است که کودکان وقتی بیشتر از ظرفیت خود میشنوند، دیگر تمایلی به گوش کردن ادامهٔ حرف شما ندارند. اگر دوست دارید چیزهای زیادی به فرزندتان بیاموزید، ابتدا و در هر مکالم، آن را به چند بخش کوتاه تقسیم کنید تا نتیجهٔ بهتری داشته باشید. پس یادتان باشد نتندتند و خیلی سربسته و کلی با کودکان حرف نزنید، چون آنها نمیتوانند چند موضوع و کار را همزمان یاد بگیرند و انجام بدهند، پس او را قدم به قدم با انجام کارهای خوب آشنا کنید.
