یکی از مهمترین حقوق مالی که به موجب قانون، به زنان تعلق می گیرد، مهریه می باشد. بر اساس ماده 1082 قانون مدنی، به محض عقد، زن مالک تمام مهر می شود و می تواند هر گونه تصرفی که بخواهد در آن بنماید. در این زمینه، تفاوتی بین عقد موقت و عقد دائم و زنان باکره و زنان غیر باکره نیست. البته در برخی از شرایط، ممکن است که زن مستحق تمام مهریه نباشد. نظیر زمانی که زن باکره است، عمل نزدیکی نیز میان او و همسرش رخ نداده و در همین حالت، از همسر خود طلاق بگیرد. در صورتی که زنی، باکره از همسر خود طلاق بگیرد، مهریه در طلاق غیر مدخوله بدین صورت بوده که زن، مستحق دریافت نصف [...]
زنى كه مايل نيست با شوهرش زندگى كند، و بيم آن مى رود كه ادامه همسرى آنها باعث گناه شود مى تواند مهر خود يا مال ديگرى را به او ببخشد كه طلاقش دهد، اين را طلاق خلع گويند. - احتياط واجب آن است كه صيغه طلاق خلع به صورت زير باشد: اگر خود شوهر مى خواهد صيغه طلاق را بخواند و اسم زن مثلاً «فاطمه» است مى گويد: «زَوْجَتِي فاطِمَةُ خَلَعْتُها عَلى ما بَذَلَتْ هِىَ طالِقٌ» يعنى زنم فاطمه را در برابر چيزى كه بخشيده است طلاق دادم، او رهاست و اگر وكيل او بخواهد صيغه را بخواند احتياط واجب آن است كه يك نفر از طرف زن وكيل شود و ديگرى از طرف مرد، چنانچه مثلاً اسم شوهر «محمد» و[...]
- مردى که همسر خود را طلاق مى دهد بايد عاقل و بنابر احتياط واجب بالغ باشد و به اختيار خود طلاق دهد بنابراين طلاق از روى اجبار باطل است و نيز بايد قصد جدّى داشته باشد، بنابراين اگر صيغه طلاق را به شوخى بگويد صحيح نيست. - بنابر احتياط واجب بايد صيغه طلاق به عربى صحيح خوانده شود و واجب است دو مرد عادل آن را بشنوند، اگر خود شوهر بخواهد صيغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه است مى گويد: «زَوْجَتِي فاطِمَةُ طالِقٌ» (يعنى همسرم فاطمه از همسرى رهاست) و اگر ديگرى را وکيل کند آن وکيل بايد بگويد: «زَوْجَةُ مُوَکِّلِي فاطِمَةُ طالِقٌ» يعنى همسر موکّل من رهاست. - زن بايد هنگام طلاق از خون[...]