راهکار قانون مدنی برای سپردن حضانت به یکی از والدین ، سن فرزندان است . لازم است که در اینجا حضانت فرزند دختر و حضانت فرزند پسر به تفکیک مورد بررسی قرار گیرد . بر اساس قانن مدنی ، حضانت فرزند دختر تا سن هفت سالگی با مادر است . از هفت سالگی تا نه سالگی با پدر بوده و بعد از سن نه سالگی خود او می تواند انتخاب کند که می خواهد با کدامیک از والدینش زندگی کند . حضانت فرزند پسر نیز تا سن هفت سالگی با مادر است . پس از آن ، تا پانزده سالگی بر عهده پدر قرار می گیرد . بعد از رسیدن به سن پانزده سالگی خودش می تواند انتخاب کند که [...]
مطابق قانون مدنی، شخصی که محجور، یعنی صغیر، سفیه یا مجنون است، از تصرف در امور مالی و غیر مالی خود ممنوع بوده و به همین دلیل، آن ها تحت ولایت ولی خود، یعنی پدر و جد پدری قرار دارند. اما، از آنجا که ممکن است پدر و جد پدری، هر دو فوت کرده و کسی را نیز به عنوان وصی تعیین نکرده باشند یا خود دارای شرایطی بوده که صلاحیت اداره امور محجور را نداشته باشند، دادگاه برای اینکه امور شخص محجور، معطل نماند، اقدام به تعیین قیم می کند. واضح است که شخص قیم، از آن رو که نمایندگی از طفل در امور مالی و نگهداری از او را بر عهده دارد، بایستی دارای شرایطی باشد؛ از جمله، امانت، عدم ارتکاب برخی جرایم،[...]
در قانون مدنی، در حضانت فرزند دختر و حضانت فرزند پسر، تا سن هفت سالگی، اولویت با مادر می باشد. در واقع، قانون مدنی، به دلیل اینکه کودک در این سن، نیازمند عاطفه مادر و مهر و محبت از جانب او بوده و بسیاری از نیازهایش در این سن، توسط مادر تامین می شود، در حضانت فرزندان تا هفت سالگی، مادر را در اولویت قرار داده است. ماده 1169 قانون مدنی، در این خصوص، مقرر می دارد: "برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی می کنند، مادر تا سن هفت سالگی، اولویت دارد و پس از آن، با پدر است." بر اساس این ماده، از آنجا که در صدر ماده، کلمه اولویت به کار برده شده، می توان گفت، اینگونه نیست که نتوان در این[...]
از آنجا که تمام قواعد مربوط به حضانت، به گونه ای تنظیم شده اند که مصلحت طفل، به بهترین نحو تامین شود، موارد سلب حضانت از پدر، از مادر و از مسئول حضانت، به جهت حمایت از حقوق فرزند و رعایت مصلحت او، در قانون مدنی، مورد پیش بینی، قرار گرفته و ماده 1173 قانون مدنی، به آن، اختصاص داده شده است که در این خصوص، مقرر می دارد: "هرگاه، در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل، تحت حضانت او است، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل، در معرض خطر باشد، محکمه می تواند، هر تصمیمی که برای حضانت طفل، مقتضی بداند، اتخاذ نماید." بر اساس این ماده، چنانچه پدر، دارای مصادیق انحطاط اخلاقی بوده یا رفتاری داشته[...]
حضانت فرزند، از جمله تکالیف والدین و حقوق هر کودک می باشد. قانون گذار، در خصوص حضانت فرزندان بعد از طلاق، در حالی که هر دوی آن ها، در قید حیات هستند، تعیین تکلیف نموده است. این مساله به قدری مهم است که در قانون مدنی، موادی به مساله حضانت فرزند بعد از فوت پدر و مادر او، اختصاص یافته است. یکی از مسایل مهمی که زن ها، بعد از فوت همسران خود، با آن مواجه هستند، مساله حضانت فرزندان است. در خصوص حضانت فرزند بعد از فوت پدر، باید به ماده 1171 قانون مدنی مراجعه نمود. ماده 1171 قانون مدنی، اشعار می دارد: "در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل، با آن که زنده است خواهد بود؛ هر چند متوفی،[...]
بر اساس ماده 1174 قانون مدنی : در صورتی که به علت طلاق یا به هر جهت دیگر ، ابوین طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند ، هر یک از ابوین که طفل تحت حضانت او نمی باشد ، حق ملاقات با فرزند خود را دارد . پس در صورتی که والدین از هم جدا شده باشند یا به هر علت دیگری جدا از یکدیگر زندگی کنند : اولا ؛ هر کدام از آنها این حق ملاقات با فرزند خود را خواهند داشت . به همین دلیل ، بر اساس قانون هیچ کدام از والدین نمی توانند سبب جلوگیری از ملاقات با فرزند توسط دیگری بشوند ؛ ثانیا ؛ امکان سلب نمودن حق ملاقات فرزندان بعد از طلاق نیز وجود ندارد ، حتی در[...]
نشوز در لغت، به معنای ناسازگاری کردن شوهر با زن یا زن با شوهر است. معنای نشوز، در اصلاح حقوقی، از تعریف لغوی آن دور نبوده و به معنای عدم انجام وظایف زوجیت، از جانب زن یا شوهر می باشد. به موجب قانون مدنی، بعد از انعقاد عقد نکاح، یک سری حقوق و تکالیف، بر عهده زن و شوهر قرار می گیرد که آنها باید به این وظایف، متعهد بوده و ناسازگاری کردن و عدم انجام آنها، آثاری را برای زوجین به بار خواهد آورد. زن و شوهر، باید با حسن معاشرت باهم رفتار کنند و هر دو باید به نحو متعارف، نیازهای زناشویی یک دیگر را بر طرف سازند. به موجب قانون مدنی، وظیفه ریاست خانواده بر عهده شوهر است که این موضوع سبب[...]
در ماده 1199 قانون مدنی اشاره شده است که : " نفقه اولاد بر عهده پدر است . پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق ، به عهده اجداد پدری است ؛ با رعایت الاقرب فالاقرب . در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آنها ، نفقه بر عهده مادر است. هر گاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد ، با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجب النفقه است و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجه اقربیت مساوی باشند ، نفقه را باید به حصه متساوی تأدیه کنند " . همانگونه که از این ماده مشخص است ،[...]
بر اساس قانون مدنی ، در عقد دائم ، شوهر ، موظف است که به همسر خود ، نفقه پرداخت کند . البته ، در شرایطی ، ممکن است که شوهر ، از پرداخت نفقه به همسر خود ، معاف گردد و آن هم ، زمانی است که به موجب حکم دادگاه ، زن ناشزه شده باشد ؛ به این صورت که بدون دلیل موجه ، از تمکین مقابل همسر ، امتناع کرده و در دعوای عدم تمکین که در دادگاه اقامه شده ، بازنده شده باشد . در غیر این صورت ، علاوه بر اینکه شوهر ، موظف به پرداخت نفقه جاریه به زن ، در راستای تامین هزینه های خوراک ، پوشاک ، مسکن و هزینه های بهداشتی[...]
بر اساس قانون مدنی ، نفقه زن در عقد دائم بر عهده شوهر است . به این معنا که زمانی که زن و مرد به عقد دائم یکدیگر درآمدند ، مرد مکلف می شود که به همسر خود نفقه بپردازد . همانگونه که از این ماده مشخص است ، تکلیف پرداخت نفقه زن بر عهده مرد است و زن در این خصوص هیچگونه وظیفه ای نخواهد داشت و حتی در صورتی که شاغل باشد هم موظف نیست برای زندگی مشترک هزینه ای بپردازد ؛ چرا که بر اساس شرع و قانون وظیفه تامین نفقه زن بر عهده همسر وی قرار گرفته است . یکی از مزایای نفقه زن آن است که پرداخت نفقه به وی مشروط به فقر زن نیست[...]