مسئولیتپذیری یکی از ویژگیهای مهم شخصیتی است که کمک میکند خود را بیشتر بشناسید. همچنین، این ویژگی معیاری برای اطرافیانتان است تا بر اساس آن شما را ارزیابی کنند. این ویژگی در ازدواج به شما کمک خواهد کرد که همسرتان با صداقت و شفافیت بیشتری به شما نگاه کند و زمینه را برای گفتوگوهای واضح، روشن، و منطقی فراهم کند. همچنین، مالکیت و پذیرفتن مسئولیتها در یک ازدواج باعث افزایش اعتماد و اطمینان بین همسران میشود. در این صورت، هر دو طرف میدانند که میتوانند روی همدیگر حساب کنند و همیشه پشتیبان هم باشند. معمولا وقتی که در مورد مسئولیت پذیری در ازدواج سخن می گوییم به صورت دقیق مشخص و واضح نیست که در ازدوجمان چه مسئولیت هایی را [...]
همانطور که میدونید همه روابط عاشقانه به طور منظم فراز و نشیب هایی دارند. با این وجود عصبانیت بش از حد میتواند بر روابط تأثیر مخرب تری به جا بذاره. اگه فکر میکنید که همیشه به دنبال چیزهای منفی در شریک زندگیتان میگردید، او را سریعاً سرزنش میکنید یا به راحتی متهمش میکنید، اینها میتونه به یک رابطه آسیب برسونه و بهتر است هرچه سریعتر این مشکلات را برطرف کنید. حل سریع تعارضات و کنترل خشم نسبت به همسر، کلید عبور از سرزنش و پرخاشگری است. اما کنترل خشم در خانواده برای خیلی از افراد کار سختیه، و به یه سری مهارت ها نیاز داره. بعضی نکات کاربردی درباره کنترل خشم در خانواده موضوع این بخش است که توصیه میکنم[...]
وقتی که تصمیم به ازدواج می گیرید، ناخودآگاه تصوراتی از خانواده همسرتان در ذهنتان شکل می گیرد. با خود می گویید حالا من علاوه بر پدر و مادر خودم، پدر و مادر دلسوز دیگری هم دارم که می توانم از تجربه شان استفاده کنم و یا افراد جدیدی هستند که می توانم با آن ها وقت بگذرانم و حتی ممکن است در آینده تبدیل به بهترین دوستان من بشوند. اما خب خوب است بدانید که چگونگی رفتار خانواده همسرمان با ما تا حد زیادی به نحوه رفتار ما با آن ها و رفتار ما با همسرمان بر می گردد. اگر خود ما حد و حدود ارتباط با خانواده همسر را بدانیم احتمال این که به مشکل بر بخوریم خیلی کمتر[...]
وقتی دو نفر به عنوان زن و شوهر با هم زندگی میكنند، اختلاف روی خواهد داد كه اين اختلافات يا به دليل بیپاسخ ماندن نيازها و يا اختلاف نظر روی میدهد. در نتيجه همسران دچار خشم و ناكامی میشوند و در اين مواقع لزوم ارتباط مؤثر و كارآمد و راهبردهای حل مسئله صحيح مطرح میشود. حل مسئله شامل ۲ مرحله است: ۱. شناسايی مسئله ۲. حل مسئله در مرحلهٔ اول دو طرف به فهم مشتركی از مسئله میرسند. مهارتهاي مورد نياز در مرحلهٔ شناسايی مسئله شامل مهارت بيان احساس و شنيدن فعال است. در مرحلهٔ دوم گزينش راهحل اهميت اساسی دارد و لزوم سازش و مهارت در ارزيابی مطرح میشود. پس در مرحلهٔ اول حرف زدن از راهحلها نامناسب است.[...]
برای زندگی مشترک خود حد و مرز تعیین کنید و سعی کنید همیشه آنها را رعایت کنید. مهارت در برقراری تعادل در زندگی مشترک باعث ایجاد آرامش می شود. مثلا داشتن قراردادهایی برای تمیزکاری و انضباط خانه، داشتن یک قرار شام دو نفره بدون فرزندان و … . زوج ها معمولا وقتی بچه دار می شوند تمام اولویت آنها فرزندشان می شود و توجه کمتری به همسر خود می کنند که این موضوع به شدت اشتباه و غلط است. - انواع حد و مرز در رابطه زناشویی در یک رابطه، حد و مرزها، ابعاد مختلفی دارند و به شکل های مختلف تعیین می شوند تا هر دو طرف بتوانند به خوبی در کنار هم زندگی کرده و از سلامتی روانی[...]
یک زندگی مشترک عالی به دور از غرور و لجبازی های بی جاست. سعی کنید تکبر زیاد از حد خود را کنار بگذارید و خود خواه نباشید. مهارت قدردانی و تشکر کردن را در خود تقویت کنید. قدردانی ابزاری برای اعتبار و ارزش دادن به شریک زندگی است. اگر به درستی از این مهارت استفاده کنید می توانید همسر خود را همیشه شاد و پر آرامش در کنار خود داشته باشید. وقتی همسرتان بداند که شما نسبت به او درک بالایی دارید و همچنین متوجه این موضوع هستید که همسرتان برای رفاه داشتن شما و حال خوب شما هر کاری انجام می دهد، محبت و علاقه اش چند برابر می شود. تشکر کردن نه تنها انسان را کوچک نمی کند[...]
سبک زندگی سالم دو جنبه دارد: روح و روان و جسم. قبل از ازدواج اگر از نظر فردی و شخصی در این زمینه ها عملکرد خوبی داشته باشید، کمک زیادی به داشتن یک زندگی مشترک توام با آرامش می کند. روح شما ذهن، عقل و عواطف شماست و باید بسیار به آن ارزش داد. از نظر روانشناسی زندگی مشترک، بسیار مهم است که بتوانید کنترل خوبی برروی افکار و احساسات خود داشته باشید. تسلط بر روی روح و روان خود باعث می شود بتوانید راحت تر مشکلات زندگی مشترک را حل کنید. یک بدن سالم نشان دهنده تغذیه سالم، ورزش به صورت منظم، انضباط و اهمیت دادن شخص به خودش است. بیماری ها و دردها به شدت بر روی خلق[...]
هنگامی که مشغول اندیشیدن هستیم، معمولاً هدف ما فهمیدن چیزی است. میکوشیم تا پرسشی را پاسخ گوییم، مسئلهای را حل کنیم، نتیجهگیری را اثبات کنیم. میخواهیم بدانیم علت جنگهای داخلی چه بود، به کدام یک از نامزدها رأی دهیم یا چگونه به تعطیلات برویم تا به ورشکستگیمان نینجامد. در همهٔ این موارد، میتوان گفت که میکوشیم معرفتی کسب کنیم که از پیش نداریم؛ و در اغلب موارد نمیتوانیم آن معرفت را با مشاهدهٔ مستقیم حاصل کنیم. باید قدری استدلال کنیم، دو دو تا چهار تا کنیم، استنباط کنیم، و از اطلاعات موجود نتیجهگیری کنیم. این شیوهٔ رویکرد به موضوعات را با صفت تحلیلی هم توصیف میکنند. تفکر انتقادی تفکری تحلیلی است، یعنی موضوع را میشکافد، اجزای آن را دانهدانه میسنجد[...]